- загрузка
- مونث............................................................1. loading(n.) بارکنش، بارگیری، بار، محموله، آمیختن مواد خارجی به شراب............................................................2. filling(vt. & n.) پر کردن، پرشدگی (دندان)، هر چیزی که با آن چیزی را پر کنند، لفاف............................................................3. charging{charg [ charge:(pl. & vt. & n.) تصدی، عهده داری، حمله، اتهام، هزینه، وزن، مسئولیت، گماشتن، عهده دار کردن، زیربار کشیدن، متهم ساختن، مطالبه (بها)، پر کردن (باطری وتفنگ)، مورد حمایت، بار، مطالبه هزینه]}{ charger: ــ(vt. & n.) اسب جنگی، دستگاه پر کردن باطری و هر چیز دیگر (مثل تفنگ)............................................................4. work-load............................................................5. charge(pl. & vt. & n.) تصدی، عهده داری، حمله، اتهام، هزینه، وزن، مسئولیت، گماشتن، عهده دار کردن، زیربار کشیدن، متهم ساختن، مطالبه (بها)، پر کردن (باطری وتفنگ)، مورد حمایت، بار، مطالبه هزینه............................................................6. load(pl. & vt. & vi. & n.) بار، کوله بار، فشار، مسئولیت، بار الکتریکی، عمل پر کردن تفنگ با گلوله، عملکرد ماشین یا دستگاه، بار کردن، پر کردن، گرانبار کردن، سنگین کردن، فیلم (دردوربین) گذاشتن، بار گیری شدن، بار زدن، تفنگ یا سلاحی را پر کردن
Русско-персидский словарь. 2009.